ارزیابی یک اقتصاددان از تاثیر جنگ حماس و اسراییل بر اقتصاد ایران/لیلاز: ورود ایران به جنگ آثار زیانبار سیاسی و اقتصادی دارد
تاریخ انتشار: ۱۸ مهر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۸۵۵۹۲۱
روز شنبه درست زمانی که حماس به شکل غافلگیر کنندهای به شهرکهای صهیونیست نشین حمله کرد، بازارهای داخلی دچار التهاب شدند. ریزش چشمگیر بورس در روز یکشنبه، افزایش ۲ و نیم میلیونی قیمت سکه و عبور دلار از کانال۵۳هزار تومان آثار دو روزه جنگ غزه بر اقتصاد ایران بود. درحالی که در دو روز اول این جنگ، بازارهای بینالمللی در تعطیلات به سر میبردند، روز دوشنبه همزمان با بازگشایی بازارهای بینالمللی، در بورسهای معاملات نفت و انرژی، نفت برنت با ۳.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سعید لیلاز، کارشناس اقتصادی در این زمینه گفت: تداوم جنگ غزه تاثیری روی بازارهای داخلی(بورس، دلار، طلا و نفت) نمیگذارد و بازارهای بینالمللی هم از این رخداد تاثیر نمیپذیرند، مگر اینکه شخص نتانیاهو بخواهد جنگ را فرمنطقهای کند.» در ادامه مشروح صحبتهای وی را بخوانید.
ریزش ۵۱ هزار واحدی بورس در روز یکشنبه این ترس را در میان سهامداران به وجود آورد که جنگ غزه میتواند علاوه بر بازارهای داخلی بازارهای بینالمللی را هم تحت تاثیر قرار دهد، به نظر شما تداوم جنگ چه آثاری بر روی بازارها به خصوص نفت، بورس و دلار دارد؟
در وهله اول باید بگویم که جنگ غزه در یک محدوده جغرافیایی کوچک رخ داده و تا زمانی که این جنگ فرامنطقهای نباشد، بازارهای داخلی و خارجی تاثیر چندانی از آن نمیگیرند. آنچه که روز یکشنبه در بازار بورس، سکه و طلا و دلار ایران رخ داد یک هیجان و واکنش مقطعی بود. همچنین گرانی نفت در روز گذشته یک واکنش زودگذر بازارهای بینالمللی به جنگ غزه بود.
منظور شما از گسترش ابعاد جنگ و ایجاد یک جنگ فرامنطقهای چیست؟
منظور از گسترش ابعاد و ایجاد جنگ فرامنطقهای کشیده شدن پای ایران و برخی کشورها به این جنگ است. البته باید بگویم اگر شخص نتانیاهو بخواهد پای ایران را به جنگ بکشد و موفق شود، ایران را یکی از عوامل مهم و تاثیرگذار در این رخداد قلمداد کند، اتفاقات سیاسی و اقتصادی غیرقابل کنترلی در خاورمیانه رخ میدهد. این اتفاقات تمامی خاورمیانه را تحت تاثیر قرار میدهد که تبعات آن غیر قابل تصور است. البته باید بگویم بعید است که نتانیاهو بتواند ایران را در این جنگ سهیم کند. تا الان علاقهای برای این کار از سوی آمریکا و ارتش اسراییل دیده نمیشود. در حال حاضر ارتش اسراییل ضعیفتر از آن است که بتواند در چندین جبهه مبارزه کند. در بیانیههای ارتش اسراییل دیده میشود که هیچ علاقهای به گسترش جنگ ندارند.
در صحبتهای خود اشاره داشتید که نتانیاهو علاقمند به ایجاد جنگ فرامنظقهای است و ارتش اسراییل علاقهای به کار ندارد. آیا تفاوتی میان این دو هست؟
بله. واقعیت این است که موضع ارتش اسراییل با موضع نتانیاهو کاملا متفاوت است. بیانیه ارتش اسراییل نشان داد که آنها هیچ علاقهای به گسترش جنگ فرامنطقهای ندارد. در حال حاضر نتانیاهو وضعیت بسیار نامناسبی در اسراییل دارد و باید بگویم که پس از پایان جنگ غزه اولین قربانی بزرگ این رخداد نتانیاهو خواهد بود. بیانیهها وصحبتهای افراد تاثیرگذار نشان میدهد که موضع آمریکا در جریان جنگ غزه گسترش درگیری در سطح جغرافیایی عظیم نیست. البته باید بگویم که موضع حزب الله لبنان و عملکرد جمهوری اسلامی ایران در این جنگ بسیار هوشمندانه بوده است. ایران مراقب است که در دام نتانیاهو نیفتد. روز گذشته ارتش اسراییل بیانیه داد که ایران نقشی در این جنگ ندارد و این احتمال بسیار ضعیف است که نتانیاهو بتواند خلاف موضع ارتش عمل کند.
وضعیت مابقی کشورهای عربی چطور میشود؟
کشورهای عربی منطقه ظرفیت چندانی برای ورود به این درگیری ندارد. خود آمریکاییها تمایلی برای ورود به این جنگ ندارند و بیشتر حرکات آنها نمایشی است. صحنه جنگ زمانی خطرناک میشود که پای کرانه باختری به ماجرا باز شود. اگر آنها وارد میدان جنگ شوند بازهم کار برای اسراییل بسیار دشوار میشود در نتیجه جنگ آثار زیانبار سیاسی و اقتصادی و گرانبهایی به دنبال خواهد داشت.
پس به نظر شما حتی در صورت تداوم جنگ هم بازارها چندان متلاطم نخواهد شد؟
در حال حاضر هیچ طرفیت تاثیرگذار برای شعلهور شدن جنگ فرامنطقهای دیده نمیشود. اتفاقی که این چند روز در بازارها رخ داد یک فشار روانی بود. واقعیت این است که تدوام جنگ غزه منجر به تحول خاصی در سیستم سخت افزای اقتصادی ایران نخواهد داشت. همچنین تاثیری هم روی بازارهای بینالمللی نخواهد گذاشت. قیمت نفت در صورت تداوم جنگ در این حد و اندازه تغییر نمیکند. در صورت تداوم جنگ غزه که کمی بعید به نظر میرسد بازهم اقتصاد جهان و اقتصاد کشورمان نوسان خاصی را تجربه نخواهد کرد. هرآنچه که در این روزها تجربه شده حاصل فشارهای روانی زودگذر است که اثر چندانی روی کل اقتصاد ندارد.
در جنگ اوکراین بازارهای بینالمللی تا مدتها متلاطم بودند و هنوز بسیاری از بازارها مانند قیمت غلات و یا حتی انرژی از آن تاثیر میپذیرند، چرا در جنگ غزه این اتفاق پیش نیامد؟
اول باید بگویم که محدوده جغرافیایی و کشورهایی که درگیر جنگ اوکراین بودند بسیار بزرگتر و متفاوتتر از جنگ غزه بود. این دو اصلا باهم قابل مقایسه نیستند در نتیجه جنگ اوکراین روی بازارهای بینالمللی تاثیر بسیار زیادی داشت. جنگ اوکراین به نفع ما بود، حتی الان هم برای کشور ما ضرر ندارد. به طور کلی از زمان سقوط اشرف غنی تا کنون تمامی تحولات به نفع ماست.
۲۱۷
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1823291منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: جنگ رژیم صهیونیستی اسرائیل دلار سعید لیلاز بازارهای بین المللی جنگ فرامنطقه ای بازارهای داخلی بین المللی باید بگویم ارتش اسراییل جنگ اوکراین روی بازارها تداوم جنگ علاقه ای جنگ غزه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۸۵۵۹۲۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
محمد رهبری، پژوهشگر شبکههای اجتماعی: گشت ارشاد بیشتر از حمله ایران به اسراییل مورد توجه قرار گرفت/ جامعه از زمان ماجرای مادر قمی به مسأله حجاب حساس شده/ در ایتا یک جزیره جدا از جامعه شکل گرفته است
به گزارش جماران؛ رویداد24 نوشت: شبکههای اجتماعی کمتر از یک دهه است که بدل به مهمترین سکوی بیان آزاد نظرات شهروندان تبدیل شدهاند. علیرغم فیلترینگ گسترده، روندهای این شبکهها هنوز شاخص مهمی برای فهم تحولات جامعه ایران است.
شبکههای اجتماعی، نمونه مهمی برای بررسی جامعهشناسیاند. این شبکها اثرات روانی بسیاری بر کاربران میگذارند که این تأثیرات در حوزه سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، سبک زندگی و... بروز و ظهور دارد. از جمله در شبکههای اجتماعی داخلی که برخی مدعیاند با توجه به نظریه پژواک، مدیران این مجموعه از تاکتیک جامعهی همفکر برای القا نظریات خود و تزریق نگاه افراطی استفاده میکنند. در نمونه دیگر بررسی محتوایی و آماری رفتار کاربران در توییتر نیز نشان میدهد ک جامعه با وجود شرایط بحرانی جنگی، حساسیتهای اجتماعی و فرهنگی خود را از دست نداده و واکنشها نسبت به طرح نور، بسیار جدی است.
به جهت بررسی موضوع فوق، گفتگو کردیم با محمد رهبری، جامعهشناس و پژوهشگر شبکههای اجتماعی، که در ادامه مشروح آن را میخوانیم:
در یک نگاه کلی، فضای مجازی و شبکههای اجتماعی در چند ماه اخیر، از نظر محتوا، محدودیت و کاربران در چه وضعیتی قرار داشت؟
در چند ماه اخیر بحث انتخابات مجلس و تنش ایران و اسراییل را در پیش داشتیم که در فضای اجتماعی از جمله توییتر، جلب توجه کرده بود. در کنار آن بحث آقای صدیقی، طرح نور، ماجرای حجاب درمانگاه قم و بازگشت گشت ارشاد به خیابان نیز بسیار مطرح شده است. در هر کدام از این موضوعات، کاربران مختلفی مشارکت داشتند.
در انتخابات مجلس عمدتاً جریان اصولگرایی بیشترین فعالیت را داشتند، البته بخشی از کاربران اصلاحطلب نیز کار کردند. در موضوع مربوط به آقای صدیقی و مباحثی که راجع به ایشان و زمین ازگل مطرح شده بود نیز، اصولگرایان و اصلاحطلبان حضور پررنگتری داشتند.
در موضوع مربوط به تنش میان ایران و اسراییل، حجم بسیار زیادی از داده منتشر شد و بر اساس میزان واکنشها به آن، میتوان آن را یکی از مهمترین موضوعات یکسال اخیر تلقی کرد. تمام گروهها و جریانات سیاسی مخالف جمهوری اسلامی، اصلاح طلبان و منتقدین و اصولگرایان و جریان انقلابی با تنوع درونی این گروهها، به بحث تنش میان ایران و اسراییل پرداخته بودند. فقط در فاصله 24 ساعت ابتدایی پس از حمله ایران به اسراییل، حدود 1 میلیون توییت و ریتوییت به زبان فارسی منتشر شد که اهمیت این مسأله را نشان میدهد. به لحاظ محتوایی نیز تنوع داشتیم، از افتخار و شادمانی برای حمله به اسراییل تا انتقاد نسبت به این مسأله که توسط طیفهای مختلف منتشر شده بود.
طرح نور در فضای مجازی بازتاب بسیاری یافت، وسعت برخورد کاربران با این پدیده در شبکههای اجتماعی چگونه بود؟
نکته قابل توجه در چند ماه اخیر بحث برخوردها در زمینه حجاب است که از قبل عید و در جریان درمانگاه قم، قابل مشاهده شده که جامعه نسبت به آن حساس شده است و این را از واکنشهای عمومی به آن موضوع فهمید. به لحاظ تنوع هم تمام طیفهای سیاسی داخل و خارج به آن ماجرا توجه کرده بودند. بعد از عید با آغاز طرح نور این حساسیت به قدری اوج گرفت که بعد از حمله ایران به اسراییل و در روزهایی که پیشبینی میشد اسراییل به ایران پاسخ دهد، مسأله اصلی فضای توییتر، بازگشت گشت ارشاد به خیابان بود. بیشترین محتوایی که در روزهای چهارشنبه و پنجشنبه پیش از پاسخ اسرائیل به ایران در فضای توئیتر مطرح بود، مسأله گشت ارشاد بود که بیشتر از اسراییل مورد توجه قرار گرفت.
نکته خیلی جالب در بررسی دادهها، حضور کاربران روزمرهنویس در واکنش به فعالیت دوباره گشتهای ارشاد است. این کاربران به ندرت در مسائل سیاسی ورود میکنند و عمدتا به مسائل خودشان میپردازند، اما در این ماجرا شاهد هستیم که این طیف نیز توییتهای زیادی داشتند. بعد از یکسال دوباره شاهد بازگشت حساسیتها نسبت به حجاب و سیاسیتر شدن کاربران روزمرهنویس به دنبال این مسأله هستیم.
آیا میتوان ادعا کرد که توییتر بر فضای سیاسی و فضای سیاسی بر توییتر اثر تعیینکننده میگذارد؟
توییتر و بهطور کلی شبکههای اجتماعی، به دلیل تغییر شکل روابط انسانی، تأثیرات عمیقی بر عرصههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، داشتهاند. از آنجایی که عمده روابط انسانی به فضای آنلاین منتقل شده، این امر بر روی مسائل سیاسی و اجتماعی نیز تأثیر خود را خواهد داشت.
یکی از این تأثیرات، قطبی شدن فضای عمومی است. شبکههای اجتماعی میتوانند باعث قطببندی در جامعه شوند. قطببندیها در جامعه ما در توییتر بازنمایی و تشدید میشود. محیط توییتر و سایر شبکههای اجتماعی امکاناتی را فراهم میکنند که اجتماعات همفکر در آنجا شکل بگیرد. کاربران، کسانیکه را که با آنها اختلاف دارند دنبال نمیکنند و در مواردی مسدود (بلاک) میکنند. این رفتارها در شبکههای اجتماعی باعث تشدید قطببندیها در جامعه میشود. از آنجاییکه بسیاری از کاربران توییتر، کنشگران سیاسی و مدنی هستند، قطببندیها را به فضای واقعی نیز میرسانند. در نتیجه ما شاهد شکلگیری چرخه قطببندی هستیم؛ به این شکل که قطببندی موجود در جامعه وارد شبکههای اجتماعی شده و آنجا تشدید میشود و کاربرانی که در عرصه عمومی اثر دارند، این قطببندی تشدید شده را به آن محیط نیز منتقل میکنند و در ننتیجه قطببندی به شکل تشدید شدهتر به جامعه بازمی گردد و مرتبا شاهد افزایش قطببندیهای سیاسی هستیم.
نظریه «اتاق پژواک» در شبکههای اجتماعی چگونه تعریف میشود و تا چه حد بر رفتار کاربران اثرگذار است؟
افراد عموماً ترجیح میدهند که در محیطی قرار بگیرند که همفکرانشان درآنجا حضور دارند و مواضع همدیگر را تأیید کنند. در نتیجه هر فردی که درون اجتماع افراد همفکر با خودش قرار گرفته، مرتبا انعکاس و پژواک صدای خود را از دیگر بخشهای شبکه (همان کاربران همفکر) میشنود. به همین خاطر به این پدیده، اتاق پژواک میگویند. این فضا باعث میشود افراد حس کنند که اکثریت هستند و در نتیجه خود را برحق میدانند. تمام اینها باعث میشود تحملشان نسبت به نظرات دیگر کمتر شود و عقیدههایشان محکمتر شود. وقتی چنین اتفاقی میافتد، شاهد تشدید قطببندیها هستیم. در محیطهای قطبی گرایش به دیدگاههای رادیکال بیشتر است و کاربران تمایل دارند به کسانی بپیوندند که مواضع رادیکالتری دارند.
این پدیده تا چه حد در شبکههای اجتماعی داخلی نظیر ایتا، دیده میشود؟
ابتدا باید بگویم که این امر تا حدی در شبکههای اجتماعی مختلف و پیامرسانها دیده میشود. در توییتر ممکن است اجتماع همفکر میان چندین گروه مختلف شکل میگیرد؛ اما آنچه در ایتا شاهد هستیم شکلگیری یک اتاق پژواک بزرگ و اجتماع افراد همفکر بزرگ در کل این شبکه هست. بنظر میرسد آنچه در خصوص کاربران فعال در ایتا مشاهده میشود، شکلگیری یک جزیره جدا از کل جامعه است چرا که دیدگاههای مختلف در آنجا مطرح نمیشود و همین امر باعث تشدید قطببندی سیاسی و در نتیجه افزایش رادیکالیسم میشود. در نتیجه احتمال اینکه کاربران فعال ایتا به مرور گرایش به مواضع افراطی پیدا کنند، بیشتر میشود.
مواضع افراطی برخی کاربران شبکههای اجتماعی داخل، مشخصاً در چه حوزههای بروز و ظهور دارد و مثال آن چیست؟
ما در ایتا میبینیم که درباره علم پزشکی عقاید خیلی خاصی جریان دارد؛ بحثهایی که درباره دلارزدایی مطرح میشود در ایتا خیلی جدی است. در حوزه سیاسی نیز همینطور است و برخی تحلیلگران، نتیجه انتخابات مجلس در تهران را نتیجه رأی کاربران ایتایی میدانند که به جریانی خاص رای دادند.
راهکار عبور کاربران از فضای افراطی گلخانهای درون برخی شبکههای اجتماعی و جلوگیری از دیدگاههای تنشآمیز چیست؟
سه راه حل بیشتر نمیتوان پیشنهاد کرد؛ اول اینکه پلتفرمهای داخلی بسته شود که من موافق این ایده نیستم. راه حل دوم متکثر کردن کاربران پلتفرمهای داخلی است تا در آن دیدگاهها و عقاید متنوعی طرح شود که میبینیم که این هم جواب نداده است. جریان قدرتمند حامی ایتا سالها تلاش کرده گروههای مختلف در آنجا حضور داشته باشند اما با وجود تمامی حمایتها از ایتا، فقط گروه خاصی در آنجا فعال است. راه حل سوم این است که تلاش شود کاربران ایتا در پلتفرمهای دیگر حضور داشته باشند که این امر با رفع فیلترینگ محقق میشود. اساسا بخش مهمی از کاربران ایتا پس از فیلترینگ به آنجا پیوستند و اگر سهولت دسترسی از ایتا، در استفاده از سایر شبکههای اجتماعی وجود داشته باشد و این کاربران در سایر پلتفرمها در معرض عقاید دیگر قرار بگیرند، شاید بخشی از مسأله حل شود. بنابراین رفع فیلتر شبکههای اجتماعی چاره کار است.
نظریه سرمایهداری نظارتی که مدعی است دولتها با استفاده از اطلاعات کاربران، برای آنها استراتژی تعیین کرده و شهروند را تبدیل به یک الگو خاص خود میکنند، تا چه حد در ایران جریان دارد؟
در دوران جدید، اطلاعاتی که در شبکههای اجتماعی وجود دارد، یک منبع بزرگ برای دولت هاست که شهروندان خود را بشناسند و کاربران کشورهای دیگر را نیز شناسایی کنند. این شیوه در تمام کشورها جریان دارد و هم استفاده و هم سوءاستفاده میشود. وقتی مردم از اینترنت و شبکههای اجتماعی استفاده میکنند، یعنی اطلاعات خود را در معرض دید حکومتها قرار میدهند.